پوریم

آن زمان که آدم خلق شد هرگز در این فکر نبود,روزی خواهد آمد که باید زمین را ترک گوید

پوریم

آن زمان که آدم خلق شد هرگز در این فکر نبود,روزی خواهد آمد که باید زمین را ترک گوید

אמא مادر (یاداشت شصت و ششم)

 

 

من، هنوز مشتاقِ دیدارِ تو هستم
بیدار برای قصه‌های شیرین تو هستم
من، هنوز تشنة مهربونی‌های تو هستم
بی‌قرار برای خشم و گذشت‌های تو هستم
آغوش پر مهرت، تنها پناه من بود
گوشة دلت، خانة امن من بود
صدایت قشنگ‌ترین آهنگ زندگی بود
نگاهت تسکین بخش لحظه‌های من بود
کجاست دستهای نوازشگر تو؟
سیمای پرمهر و آوای عاشقانة تو
بودنم در گروِ بودن توست
نیازم لمسِ احساسِ زیبای توست
در باورم نیست لحظه‌ای، جای خالی تو
می‌مانم، می‌مانم مگر در سایة الهی تو
من، هنوز مشتاق دیدار تو هستم
بیدار برای حرفهای شیرین تو هستم 

 

אני עדיין מצפה לפגישה איתך.
אני מוכן לסיפורים מתוקים
אני עדיין אני מעבר לכעס וחסר המנוח
מלא לאמץ את האהבה שלך, המפלט היחיד שלי היה
פינה בלבך הייתה דירת המסתור שלי
דבר מוסיקת חיה היה קול
אני צופה רגעים מרגיעים
איפה ידות של מלטפות אותך?
אני אוהב לאהוב ושידורי קול
להיות תלוי בהוויה שלך
אני צריך להרגיש את המגע שלך יפה
ברגע שזה לא אני, המרחב שלי
אני עומד, אני עומד בצלו של אלוהים אלא אם
אני עדיין מצפה לפגישה איתך.
אני מוכן למילים המתוקות

ניחוח של אהבה عطر عشق(یاداشت شصت وسوم)


دلت می‌خواد پنهانی، یار من باشی؟

بی سرو صدا، مال من باشی
دلت می‌خواد عاشق سینه چاک تو باشم؟
بین همه رقیبا، من، فدای تو باشم
دلت می‌آید دل از من بکنی
چطور می‌توانی بی‌من بروی
دلم می‌خواد خورشید با چشم‌های تو بیدار بشه
عطر عشق، از سوی تو احساس بشه
دلم می‌خواد باغِ دلتو بهار کُنم
شکوفه های عشق را با اشکِ دلم سیراب کنم
دلم می خواد با یک نگاه، دل از من ببری
مست و شیدا، مرا به عرشِ اَعلا بِبَری
دلم می‌خواد مثل قدیما با دیدنت دلم بلرزه
نمی‌دونی لرزیدنِ دل، به چه دنیایی می‌ارزه
دلم می‌خواد با عشوه و ناز، حرف بزنی
با برقِ چشمات، هوش از من ببری
دلم می‌خواد که بوسه بارونت کنم
هست و نیستم را به پات نثار کنم
دلم می‌خواد شب را بشکنم
سهیلِ سحری را در قیاست بنگرم
دلت می‌خواد که من و تو، ما باشیم؟
تو شعرها و قصه‌ها حماسه ساز باشیم؟
دلم می‌خواد سکوت را بشکنم
فریاد بزنم اونی که دوست داره، فقط منم


אתה רוצה לדעת את הסוד, להיות החבר שלי?
בשקט, להיות שלי
צ'אק רוצה להיות המאהב שלך?
כל, אני להיות הקורבן שלך
יש לך הלב שלי
איך אתה יכול ללכת
אני רוצה לתת לו את השמש בעיניך
בושם אוהב את ההרגשה שאתה מקבל
אני רוצה האביב שלי גן
אני משקה עם דמעות אהבת פריחה
רוצים להיראות עם הלב של נמר אני
שיכור, נמר הכס המעודן שלי
אני רוצה לראות אותך כמו שאני
אל רועד לב, מה שהעולם הוא שווה
אני רוצה גנדרנות וגינונים, מדברים
עם עיניים אלקטרוניות, מודיעין של הנמר שלי
אני רוצה לנשק אותי הברונט
פאט ואני נשלח אותו אליי
אני רוצה לשבור הלילה
הבט בבוקר ס
אני רוצה אותך ואתה רוצה אותנו?
אתה הופך את שירים וסיפורי אפים?
אני רוצה לשבור את השתיקה
צעקת הסיבה אוהבת רק אותי.