شکوفههای احساس از درون یک باغ پرگل
هرکدام به برگی و نمادی
به حرفی و نمایی
آسمانی پرستاره و سیاره
دریایی که آب دارد و آب میدهد
فسردگی در او نیست
سوزندگی او را میسراید و سردی را میسوزاند
آنجا که سرمای راحت سوز، میتابد
یوسف ستارهشناس را میگویم
آبستن اندیشههاست
روشن و بیشکن
آبگینهای از دین و دانش
نجوم و هنر
چهرهای پرتوان و شفاف، روحی بلند؛ دور از گرة روانی آدمهای دور و بر.
سلامتی که وانمیگیرد و خود را از پلید نامردیها و غرابتها پرهیز داده است.
دیر از چوبک تازه به دوران رسیدگی یا شیطنتها که او بچه نیست؛ اما شور بچهها را گاه دارد،
مثل من، مثل تو و مثل همه ما.
ساختة دست یا نوشتة روح اوست
פרחי רגש
וכל עלה מייצג
את המילים והמעריכים
שמיים כוכביים ופלנטרית
מי ים והמים
הוא
הוא כותב על שריפה קרה ושריפה
נוחות קרה כמו דלק, זורחת
האסטרונום יוסף הנסיך
רעיונות הגו
בהיר
של דת ומדע
אסטרונומיה ואמנות
נודה רוחות חזקות וברורות, גבוהות, הרחק מאנשים סביב צומת נפשית.
הבריאות שלך ולהימנע יש רוע ומוזרות.
עידן חדש של בגרות ושובבות מאוחר הוא ילד, אבל לפעמים ילדים הם נרגשים,
כמוני, כמוך וכמו כולנו.
או כתביו של נשמתו